ویدئو جدید تاتو  آرتیست معروف بنگ بنگ

ویدئو بیوگرافی بنگ بنگ

بهترین توانایی بنگ بنگ ، تاتو آرتیست معروف در دسترس بودن اوست! مک کردی می گوید: من همیشه منتظر تماس تلفنی هستم چون امکان دارد جاستین بیبر ساعت ۳ صبح به من زنگ بزند و بگوید که برای ساعت ۶ صبح تاتو می‌خواهد، تا به حال بسیار افتاده است. بنگ بنگ به عنوان یکی از بهترین تاتو آرتیست ها شناخته می شود.

این هنرمند مستقر در نیویورک، به دلیل ایجاد تاتو روی بدن افراد معروف مثل مدل معروف Cara Delevingne اعتبار دارد، تاتوی او یک طرح ساده شیر است که روی انگشت اشاره خود نشسته است. هم چنین طراحی روی بدن خواننده معروف پاپ ریحانا، در روی مچ دست او و تا نوک انگشتانش ادامه پیدا می کند. در حقیقت اثر هنری او در سال ۲۰۰۷ بر روی بدن ریحانا بود که باعث معروفیت او شد. در آن زمان او فقط ۱۹ سال داشت. کیت مک کردی _ بنگ بنگ ( تاتو آرتیست )_  از والدینی جوان متولد شد. مادر او یک دختر ۱۷ ساله بود که از مدرسه اخراج شده بود و در پیتزا فروشی کار می کرد، پدرش دبیرستانش را به پایان رساند و به کالج رفت، به همین دلیل او به دست مادرش بزرگ شد. تاتو آرتیست معروف سه سالش بود که به همراه مادرش از پنسیلوانیا مهاجرت کرد. مادر او رقصنده بود و به گفته خودش شاید همین موضوع تاثیر ناخوشایندی روی زندگی او گذاشته بود. چالش برانگیز ترین قسمت زندگی آن ها مشکلات مالی و تهیه غذا برای خودشان بود که همین موضوع باعث شد او زود به سراغ کسب درامد باشد و سریع رشد کند. روی مدرسه تمرکز زیادی نداشت، او توسط دوستانش گاهی به سمت مواد مخدر کشیده می شد. چون معمولا” پدرش در زندگی اش حضور نداشت، وقتی هم که به آن ها سر می‌زد، اهمیت تحصیل را برای او یادآور می شد. در ۱۳ سالگی به دلیل نمره های پایین و مشکلات تحصیلی که داشت، او توانست پدر و مادر خود را راضی کند تا او را به خارج از کشور برای تحصیل در مدرسه ی شبانه روزی بفرستند. دو سال بعد مک کردی، در مدرسه شبانه روزی پرورش یافت. برای اولین بار با تاتو آشنا شد. پدر و مادرش در مورد این ایده او واکنش خوبی نشان ندادند اما مک در برابر آن ها ایستاد تا بتواند تبدیل به یک هنرمند شود.

بنگ بنگ تاتو آرتیست معروف می‌گوید: توانستم این افتخار را به دست بیاورم و تاتو بزنم. تجربه ی بسیار خوبی برای من بود و علاقه ام به آن بیشتر شد. در این زمان او ۱۵ سال داشت. اعتماد به نفس زیادی به دست آورده بود. زندگی اش روال بسیار خوبی را طی می کرد اما بعد کاری انجام داد که دیگران آن را احمقانه می ‌شمردند. خودش را برای کالج آماده کرد و مدارکش را جمع کرد. مک کردی به طراحی گرافیک علاقه داشت. او در اقدامات خود در مدرسه بسیار عالی بود اما در آزمون اسپانیایی تقلب کرد، به همین دلیل او را از مدرسه اخراج کردند.

دوباره پیش والدین اش برگشت، مشغول به کار شد و سعی داشت مدرسه اش را تمام کند و دیپلمش را بگیرد. اخراج از مدرسه شبانه روزی بسیار برای او ناامید کننده بود. در آنجا احساس خوبی داشت، از آنجا الهام می گرفت و برای اولین بار در زندگی اش یک کار مثبت انجام داده بود. آنجا بود که بعد از اولین طرح تاتویی که کشید متوجه شد چیزهای بیشتری از زندگی می خواهد. چون پولی برای انجام آن نداشت فکر دیگری به ذهنش رسید و شروع به طراحی کرد. احساس می‌کرد که با کشیدن طرح‌های تاتو می تواند خودش را نشان دهد. یک بسته ی تاتو به صورت اینترنتی سفارش داد و هر روز طرح هایی را روی بدن خود می کشید، و روز به روز بیشتر به آن ها علاقه پیدا می‌کرد. او سه ماه روی بدن خود و برای بدن کسانی که می‌شناخت تاتو زد، در مغازه دوست پدرش که یک مغازه ی تاتو بود مشغول به کار شد. تاتو آرتیست معروف، بنگ بنگ ، از شغل قبلی اش استعفا داد و مدرسه اش را ترک کرد تا تمرکزش را فقط روی تاتو بگذارد. به گفته خود او: این یک تصمیم وحشتناک بود که من گرفته بودم، از کارم استعفا داده بودم و مدرسه‌ام را ترک کرده بودم. در مغازه ای کوچک کنار یک پارک تاتو می زدم. روی گردن خودم طرح اسلحه کشیده بودم، چاره ای جز این که در آن موفق شوم نداشتم. به دلیل طراحی اسلحه روی گردنش است که او لقب بنگ بنگ را به خود داده است. هم چنین اسلحه نیز نماد این بود که بداند این تمام چیزی است که می‌خواهد تا آخر عمر انجام دهد.

مک کردی دوست داشت پیشرفت کند و بعد از مطالعاتی که انجام داد متوجه شد که نیویورک یکی از بهترین مکان ها برای تاتو زدن است. افراد آن جا از تاتو بسیار استقبال می کنند، پس به آنجا رفت. او می‌گوید: نیویورک بسیار پر جمعیت است، به راحتی مشتری پیدا می شود. وقتی او به نیویورک مهاجرت کرد، پیدا کردن کار بسیار برایش سخت بود. پسر جوان ۱۹ ساله ای که از مغازه کوچکی در کنار پارک محله شان به یک شهر بسیار بزرگ آمده بود. بسیاری از مغازه های تاتو باور نمی کردند که طرح های داخل کتاب کار اوست. او باید راه دیگری پیدا می کرد. تاتو آرتیست معروف می گوید هنگامی که به نیویورک سیتی آمدم به کسی نمی گفتم که لقبم بنگ بنگ است. به دیگران می گفتم اسم من کیت است چون به خاطر داشتن کیت مک کردی آسان نبود اما بنگ بنگ را همه می‌توانستند به خاطر بسپارند، پس از آن لحظه به بعد خودم را بنگ بنگ معرفی کردم و کیت مک کردی دیگر وجود نداشت.

پس از مدتی او در یک زیر زمین تاریک شروع به کار کرد و در همین جا بود که با دختری آشنا شد که زندگی او را به کلی تغییر داد. در حال تاتو زدن بر روی بدن مشتری اش بود که یک دختر قد بلند و زیبا به آن زیر زمین آمد. از صاحب آنجا پرسید که بهترین تاتو آرتیست اینجا چه کسی است و بنگ بنگ را به او معرفی کردند. همکارانش به او گفتند که یک خواننده می خواهد که او برایش تاتو بزند. آن خواننده ستاره راک ریحانا بود. ریحانا 18 ساله می خواست که یک دعا به زبان سانسکریت، سرتاسر رانش تاتو شود. روز بعد ریحانا همراه با یک گزارشگر به آن مغازه رفت. افراد پشت در مغازه جمع شده بودند و از پشت پنجره ریحانا را مشاهده می‌کردند که می خواست روی بدنش تاتو بزند. بنگ بنگ دستگاه خود را روشن کرد، شروع به کار کرد و گزارشگر مشغول مصاحبه با ریحانا شد.

بنگ بنگ گفته است که آن تاتو برایش بسیار مشکل بود؛ چون ریحانا مشغول صحبت کردن بود و بدنش تکان می خورد و با دستانش حرف می زد. همه داشتند من را تماشا می‌کردند و استرس زیادی به من وارد شده بود. در پایان تاتو بسیار عالی شده بود. ریحانا بسیار راضی بود و دنیا هم از آن خوشش آمد.

موفقیت بنگ بنگ خیلی زود سر زبان ها افتاد. او باعث شد که موقعیت‌های زیادی برای او به وجود بیاید و او هم آمادگی کامل را داشت. برای خودش یک نام تجاری درست کرد، چیزی شبیه به یک امپراطوری. دیگر بنگ بنگ فقط لقب تاتو آرتیست نبود بلکه نام فروشگاهی بود که او تاسیس کرده بود و ۱۶ هنرمند در آنجا کار می کردند.

تاتو آرتیست ریحانا شده بود و برای سلبریتی های دیگر هم مثل جاستین بیبر ، کیتی پری ، مایلی سایروس ، لبرون جیمز و افراد دیگر تاتو می زد. بنگ بنگ بر یک اصل پافشاری کرد: این که همیشه در دسترس باشد. ده سال اولی که در نیویورک زندگی می کرد هیچ سفری نرفت و از تجربه نوجوانی اش استفاده کرد و به سمت الکل و مواد مخدر هم کشیده نشد. او می گوید: لبرون ساعت ۹ صبح به من زنگ زد و من مجبور بودم از این طرف دنیا به آن طرف پرواز کنم. با اولین پرواز به آنجا رفتم. باید همه ی برنامه‌هایم را تغییر می‌دادم تا بتوانم برای او تاتو بزنم اما به او بله گفتم و اطمینان دادم که از پس کارم بر می آیم چون نمی خواستم این فرصت را از دست بدهم.