ویدئو مصاحبه با جان بوی؛ تاتو آرتیست مشهور در نیویورک
جان بوی تاتو آرتیست پر کاری است که شهرت زیادی در میان مشتریان مشهور و سلبریتی ها دارد. حدید و جنر از جمله مشتریان همیشگی او هستند. جان بوی یک استاد مینیمالیست است که خطوط بسیار تمیز آن تبدیل به یک علامت تجاری جهانی شده است. اخیرا” با جان بوی در آپارتمان جدیدش ملاقات کردیم و درباره ورود او به عرصه تاتو و علاقه ی شدیدش به لباس و خرید کردن صحبت کردیم. جان بوی بخشی از درآمد حاصل از کارش را به نوجوانان مبتلا به سرطان آمریکا اهدا می کند.
خیلی سریع، برای کسی که در مورد شما چیزی نمیداند، خودتان را به عنوان یک تاتو آرتیست معرفی کنید. تو کی هستی و چه کار میکنی ؟
من یک تاتو آرتیست در شهر نیویورک هستم که عاشق مد است، عاشق خرید است. من عاشق جمعآوری وسایل هستم و از داستانهایی که به این چیزها مربوط می شود، خوشم میآید. من فکر میکنم هر کسی که شما را در اینستاگرام دنبال میکند، به شما میگوید که شما قطعا” یک شخصیت مرزی با تمام چیز هایی هستید که دارید.
اولین بار کی وارد مد شدی؟ آیا لحظه ای است که شما به یاد داشته باشید یا آن را مشخص سازید ؟
مادرم همیشه ما را به خرید میبرد و راهی بود برای فرار از پدرم که الکلی بود. هنگامی که در شیکاگو زندگی می کردیم فقط به مرکز خرید میرفتیم تا از خانه فرار کنیم؛ این برای ما راه فرار بود و فکر می کنم این همان کاریست که من معمولا” انجام می دهم، فرار از چیزها…
شما از خرید کردن به عنوان راهی برای درمان استفاده می کنید؟
آره، دقیقا” این به من آرامش میدهد. من هیچی نداشتم. من در بیمارستان ارتش به دنیا آمدهام، چون ما از پس مخارج دکتر های خوب بر نمی آمدیم. اما با این وجود، من اینجا هستم آن هم صحیح و سالم. بسیار خوب است که به اطرافت و اتفاقاتش نگاه کنی و شکرگزار باشی و از آن لذت ببری. من از این چیز ها لذت می برم. من این چیزها را دارم، اما باید مطمئن بشویم که دارایی های ما، مال ما نیست. گاهی اوقات وقتی این قدر گرفتار چیزهای مادی میشویم، احساس میکنم که این همه چیزی است که باید دربارهاش فکر کنیم.
مشخصا” شما دوست دارید از خود تصویری به جای بگذارید که شاید زیاد واضح نباشد، اما فقط میخواستم بدانم که این چیزی است که شما به آن فکر میکنید؟
فکر میکنم این چیزی است که من جذبش شدم. همین طور که تو گفتی آره، فکر کنم درست است. من “گوچی” رو دوست دارم، باعث می شود لبخند بزنم. داستان پشت گوچی و اینکه چه معنایی برای من دارد، من را خوشحال می کند و همه چیزش به مادرم بر میگردد. اون یه کیف دوشی قدیمی “گوچی” داشت که همیشه همراهش بود و آن را با غرور حمل می کرد. در فرهنگ فیلیپینی، گوچی یک سمبل موقعیت است.
من فکر نمیکنم مردم اون بیرون از تو سوالی کنند که مجبور شوی خودت را توجیه کنی، مگه نه؟ تو می توانی هر چیزی را که می خواهی دوست داشته باشی.
حق با تو است، اما بعضی وقتها باید از خودت دفاع کنی. من اهل فشن نیستم، من فقط تاتو می زنم و از چیزای باحال خوشم میاید. فقط نمی دانم چرا بعضی افراد به خاطرش کلاس می گذارند. لارن، مدیر برنامه های من، این چیزها را دوست دارد و من خیلی ازش چیزی یاد گرفتم. او مرا به سبک جدید گوچی معرفی کرد. او گفت: آنها از تصاویر بسیار خوبی استفاده می کنند و همه چیزش بسیار الهام بخش است. حالا که به این موضوع فکر میکنم، متوجه می شوم که این چیزهایی است که من عمدا” به آنها نگاه و توجه می کنم و به عنوان یک هنرمند به من الهام میبخشند. من به دنبال مجلات میگردم، و به این مدلها نگاه میکنم، و با خودم می گویم چه می شود اگر این چیزهای کوچک مربوط به فشن و مد را تبدیل به تاتو کنم؟
صحبت از تاتو و مد شد، و اینکه چطور با هم در آمیخته بودند، اول عاشق کدوم یکی از آنها شدی؟ عشقت به تاتو و تاتو آرتیست شدن از کجا شروع شد ؟
پدر بزرگم از زمانی که در نیروی دریایی خدمت میکرد، تاتو داشت. او یک تاتو گل رز به خاطر مادر بزرگم داشت اما مادر بزرگم از آن متنفر بود. یادم می آید تاتوی رز روی بازوی پدر بزرگم بسیار باحال بود و من از آن موقع دلم می خواست من هم یک تاتو داشته باشم. وقتی ۱۹ سالم بود اولین تاتو را روی پوستم زدم که تاجی از خار بود. وارد مغازه شدم و گفتم: من یکی از آنها را میخواهم یکی از همان تاج های عیسی مسیح.
چگونه یک نوجوان 19 ساله ای که تاتوی تاج خاردار داشت الان تبدیل به یکی از بهترین تاتو آرتیست های دنیا شده است ؟ آیا همیشه نقاشی می کشیدید؟
من کارتون های خانواده ی سیمپسون و لاکپشت های نینجا را کشیده بودم و از آن دوره چیزهای زیادی یاد گرفتم. بعد به کتابهای تخیلی رسیدم و شخصیتهای کتابهای تخیلی را نقاشی کردم. کار هنری من همین قدر بود.
همین طوری این کار رو انجام می دادی؟ فقط برای سرگرمی؟
آره، من هنرمند خوبی نبودم. تاتو در واقع برای من واقعا” مشکل بود. هر چی بیشتر تاتو کردم بیشتر علاقه مند شدم. تاتوی بیشتر تاتو آرتیست ها مرا از ورود به این صنعت منع کرد، بنابراین من رویای تبدیل شدن به یک تاتو آرتیست را رها کردم. هرگز فکر نمیکردم که این اتفاق بیفتد. من میخواستم یه کشیش جوان باشم و نقشه من همین بود. احساس می کردم با خدا در تعامل هستم. به این نتیجه رسیدم که باید زندگی ام را در راستای او پیش ببرم، چقدر سخت بودنش مهم نیست. به مدرسه مذهبی رفتم و در نهایت به یک کشیش جوان تبدیل شدم. من قهوه درست میکردم، کاپ کیک سرو می کردم، و بعد از آن شنبهها برای صحبت با جوانان آیووا برای روز بعد آماده میشدم. در ضمن کمی ذهنم درگیر تاتو شده بود و به یک مغازه ی کوچک خصوصی که تاتو کار می کردند، می رفتم.
خودت هم آنجا تاتو زدی؟
آره، توسط کوین فیتزجرالد. او هم از یک یاغی تبدیل به یک تاتو آرتیست شده بود و هدف های بالاتری پیدا کرده بود. ما یکدیگر را به خاطر جایی که در آن زمان در حال زندگی بودیم، تشویق کردیم و سعی کردیم در مسیر درست بمانیم. من کار خاصی نمی کردم و دور خودم می چرخیدم و به او کمک میکردم تا جواب تلفن را بدهد، به مشتریها کمک میکردم، آشغالها را جمع میکردم و مغازه را تمیز میکردم. یک روز کوین پرسید: می خواهی بهت تاتو زدن را آموزش بدهم؟ می دانی چطور می توانی تاتو بزنی؟ من غرق در احساسات بودم .به او گفتم، من به اندازه کافی خوب نیستم و پولی برای گذراندن دوره کارآموزی ندارم، اما کوین دوست داشت به من آموزش دهد. او گفت: “اصلا نگران آن نباش. بگذار به تو یاد بدهم و بعدا” به من پول بده.” این روشی است که من دوره کارآموزی را زیر نظر این مرد دوچرخهسوار پیر شروع کردم.
دوره ی کارآموزی تاتو معمولا چه مدت طول می کشد؟
بستگی به این دارد که چه کسی به شما آموزش بدهد؛ برای من یک سال و نیم طول کشید. کوین گفت من آماده ام و می توانم کار کنم. این واقعا” نا امید کننده بود؛ چون در طول دوره کارآموزی من همیشه میخواستم آن را کنار بگذارم، چون خیلی نگران بودم. همیشه از خودم میپرسیدم من کی می خواهم تاتو را به صورت جدی شروع کنم؟ کی قرار است بالاخره روی پوست طرح بکشم؟ از کشیدن طرح روی میوه خسته شدم. از این که بارها و بارها رد شدم خسته شدم، اما در درون خودم می دانستم که این فرد واقعا” مرا دوست دارد و سعی دارد به من کمک کند تا درک کنم که یک دوره کارآموزی واقعا” در مورد چه چیزی است. من در طول این مدت هیچ پولی در نیاوردم و همچنین کلیسا به من گفت که نباید دور و بر مردم باشم، بسیار ناامید شده بودم؛ کلیسا از من خواست که برم.
اونا مجبورت کردن که بین دو تا چیز که دوست داشتی رو انتخاب کنی ؟
دقیقا” ، خیلی دردناک بود؛ این همان زمانی است که کمی از مسیر خارج شدم، چون ناگهان احساس کردم نمیتوانم به کسانی که ایمان خود را به آنها سپرده بودم، اعتماد کنم.
مطمئنم که احساس طرد شدگی داشتید.
دقیقا”، اما میدانی کی منو قبول کرد؟ انجمن تاتو کاران، مجرمان، همان آدم های ناجور. کسانی که تاتو کرده بودند، آنها اهمیتی ندادند، میدانید که منظورم چیست؟ میدانستم که میتوانم آنها را تاتو کنم و هنوز ایمان داشته باشم. من هنوز در قلب خود عشق و محبت داشتم.
شما قادر بودید خود را با آن دو وفق دهید در حالی که کلیسا نتوانست. زمانی که این کار را شروع کردید، یک سبک داشتید یا چیزی است که در طول زمان توسعه پیدا کردهاست ؟
از اول هیچ روش خاصی به عنوان تاتو آرتیست نداشتم. مشتری ها طرح خود را از روی دیوارها بر می داشتند و فقط گاهی رنگ آنها را تغییر می دادم. این ناامید کننده بود؛ چون پس از آن همه، این افراد میخواستند همان عقاب، یا همان طرحهای تکراری را بگیرند، طرحهای پیش نویس تنها چیزی بود که من داشتم. بعد تصمیم گرفتم کمی حروف و تصاویر دیگر هم اضافه کنم و از آنجا بود که کار من شروع شد.
چگونه سبک تاتو زدن شما به مینیمالیسم رسمی تبدیل شد که شما در حال حاضر به آن شهرت دارید ؟
من عاشق Americana سنتی قدیمی هستم، آن مهارت من بود. در طول سالها تلاش میکردم که سبک خود را توسعه دهم و سعی میکردم عادت کنم که یک realism باشم، بعد نقاشی و بعد سیاه و خاکستری. من بالاخره تصمیم گرفتم که فقط در این سبک، خطوط پر رنگ و رنگهای ساده ،فعالیت کنم. این همان چیزی است که من میخواستم انجام دهم، و این همان چیزی است که من در حال تکمیل کردن بودم. در مورد این تاتو ها، الان میگویم که از سه سال پیس تا الان، من به عنوان یک تاتو آرتیست از یک ماشین چرخشی بیسیم استفاده می کردم، بنابراین میتوانم اطراف را حرکت دهم، و این خطوط تمیز را کنترل کنم، و خودم را مطابق با نحوه نشستن مشتری تنظیم کنم. مدتی طول کشید تا به جایی برسم که من امروز هستم.
یه جورایی شبیه به آزمون و خطاست درسته ؟
ما نمی دانستیم که تاتو سالها پیش شبیه این بوده است و من نمی توانستم تاتو را خوب انجام دهم اما حالا از آن لذت میبرم، و به نظرم خیلی باحال است. چه کی می دانست که تاتو می تواند خیلی با احتیاط باشد و در عین حال خیلی پیچیده.
من فکر می کنم مردم بیشتر به خاطر طرح های مینیمالیستی تاتوهای شماست که به سمت شما کشیده می شوند. این برای شما باعث تعجب نیست ؟
اوه آره، هنوز هم تعجب میکنم. همه چیز را خوب میدانم، اما بله، هنوز دارم سعی میکنم دنیای مد را درک کنم. برای من خیلی جالبه، من میخواهم درگیر آن باشم تا بتوانم از سبک و خلاقیت طراحان الهام بگیرم.
وقتی مردم با شما که تاتو آرتیست هستید مثل یک آدم مشهور رفتار می کنند چه حسی دارید ؟
این دیوانگی است که مردم می خواهند با من تاتو آرتیست عکس یادگاری بگیرند. جالب است که مردم در نهایت مرا به عنوان یک هنرمند به رسمیت میشناسند، شگفتانگیز است. رسانههای اجتماعی هم به من کمک میکنند که کارهایم را به دنیا نشان دهم.
برای شما، اینستاگرام یک پورتفولیوی زنده است که در زمان واقعی به روز رسانی میشود؟
آره، باید مرا در حالی که مشغول انجام کار هستم ببینید و از طرح هایی که مردم روی بدن خود می کشند الهام بگیرید. شما بخشی از یک فرآیند بزرگ یا کوچک هستید، چه شفا بخشی و چه رشد، یا پیروزی یا هر چی. شما بخشی از آن هستید و میخواهید مطمئن شوید که بهترین تجربه را به آنها میدهید و زمانی که به آن تاتو نگاه میکنند هیچ نگاه و حس منفی به آن ندارند. من اطمینان دارم که مشتریان من بهترین تجربه را به دست میآورند. من دارم خواب میبینم، رفیق.