مصاحبه با ستاره درخشانی در تاتو سیاه و خاکستری ؛ اریک مارسینیزن
تاتو آرتیست اریک مارسینیزن ، که در ویلمینگتون متولد و بزرگ شده است، ستاره درخشانی در تاتو سیاه و خاکستری است. او به مدت سه سال و نیم، سبکهای ساحل غربی را با ساحل شرقی ترکیب می کرد. او یک مدرک در طراحی گرافیک و آموزش هنر از موسسه هنر فیلادلفیا دارد. نقاط قوت او در طراحی پرتره است. در ادامه با مصاحبه ی مختصری با اریک با ما باشید…
تاتو آرتیست شدن را از کجا شروع کردی؟
هنگامی که برای اولین بار روی بدن خودم تاتو زدم، با تاتو آرتیستم کلی گپ زدیم. سعی می کردم که کارشو تماشا کنم. چند باری هم وسایلش را قرض گرفتم و باهاش کار کردم. فکر می کنم حدودا” 20 سالم بود.
کار آموزی خود را کجا گذراندید؟ تجربه شما به عنوان فردی جوان در این صنعت چه بوده است؟
راستش من هیچ وقت یک دوره رسمی کار آموزی را نگذراندم. بعد از اینکه وسایل خودم را خریدم، یک سال در خانه مشغول کار کردن بودم. سعی کردم بفهمم از یک نفر تا نفر بعدی چه کار بیشتری می توانم انجام دهم. سعی کردم هر اطلاعاتی را که می خواهم بدست بیاورم. من کارم زیاد خوب نبود، اما با عکسهایی که داشتم، موفق شدم در مغازهای به نام Trademark در ویلمینگتون کار کنم.
من زمان زیادی را به عنوان یک تاتو آرتیست آماتور کار می کردم. افراد با هم فرق دارند، برخی بسیار مهربان هستند و برخی احمق و کله شق! اما من متوجه شدم که مهمترین عامل در پیشبرد خودم در دنیای تاتو، توجه به کسب و کار خودم است، چون در نهایت کار به خودی خود، گویای همه چیز است. خوب یا بد تاتو برای من به عنوان یک درس کامل است. احساس میکنم شاید کمی خجالتی هستم، اما هیچ وقت عجلهای نداشتم که خودم را با مردم آشنا کنم یا برایشان کار کنم. فقط این را در ذهنم داشتم که در زمان مناسب این اتفاق میافتاد.
چرا سیاه و خاکستری؟ چه چیزی شما را به عنوان یک تاتو آرتیست به این سبک هدایت کرد؟ شما با شین اونیل و بی جی بیتس کار کردی. آیا آنها در پیشرفت شما تاثیر داشتند؟
خب، راستش قبل از اینکه “تاتو” رو شروع کنم شین برای من تاتو زده بود. مطمئن نیستم اما شاید او یک تعهد حرفه ای برای خوشحالی به من داشته تا وقتی که با هم کار می کردیم! صادقانه بگویم، من هرگز او را فراموش نخواهم کرد. این یک تجربه ی فوق العاده بود و بسیار برای من عالی بود که هر روز اطراف افرادی بودم که من را به کاری که می خواستم انجام دهم نزدیک می کردند. برای من بسیار درست بود و فکر می کنم برای دیگران هم که در آن محیط بودند همین طور بود. این نوع مرجعی که به تنهایی در دسترس است بسیار ارزشمند می باشد. من هیچ وقت انتظار نداشتم کسی به من چیزی یاد بدهد و به نظرم ایده ی بدی هم نبود. اما این آدمها به من اجازه می دادند تا بتوانم روی پای خودم بایستم و حتی به سوالاتی که برای خودم پیش می آمد بتوانم پاسخ دهم. من نمیتوانم به اندازه کافی قدردانی خود را بیان کنم. در عوض، من نهایت تلاش خود را به عنوان تاتو آرتیست میکنم تا به آنها نشان بدهم که دانشی که به من انتقال دادند به هدر نمیرود.
من از آنها درس های بسیاری گرفتم، شین برای من سمبل صبر و انضباط است. شما باید بنشینید، تمرکز خود را هدف قرار دهید و تا زمانی که کار انجام شود، کار کنید. کاردانی، تدبیر و الهام بخشی از هر بخشی از زندگی مهم تر است و اینها مهمترین درس پیشرفت هستند. در صنعتی که اکثریت بر خود متکی هستند و همیشه ایده های جدید به نظرشان می رسد، شما همیشه باید دو قدم جلوتر باشید.
چالشهای اصلی در ایجاد یک پرتره ی خوب چه چیزهایی هستند؟
خیلی چیزها. تلاش برای نشستن و تمرکز بر روی کاری که بسیار حساس است و همچنین کنترل کردن دستگاه به مدت 5، 6 یا حتی 10 ساعت در مکانی که افراد زیادی آنجا در حال صحبت کردن هستند و حواس شما را پرت می کنند. گاهی اوقات مشتری ها به دلایل مختلف، مثلا” دردی که دارند، همکاری نمی کنند. همه ی اینها چالش هایی هستند که با آن روبرو می شوم. هر مشکلی که ممکن است برای یک تاتوی معمولی به وجود بیاید، در مواقع خاص چند برابر می شود. برای شخصی مثل خودم، سختترین قسمتش فقط سرعت کم است. همه چیز به سرعت در حال حرکت است و وقتی خیلی سریع حرکت میکنید، چیز های زیادی را از دست میدهید. اگر عکس به شخص شباهت زیادی داشته باشد، می توان یک تاتوی با کیفیت ایجاد کرد. برای این کار باید همه ی جوانب را در نظر بگیرید، زمان، صبر و نظم و انضباط.